عاشقانه
زنها هرگز نميگويند تو را دوست دارم ولي وقتي از تو پرسيدند كه مرا دوست داري؟ بدون كه درون انها جاي گرفته اي فدای زن خودممممم بشمممممم النازمممممم خیلی دوست دارم همه زندگیممممممم هزاران دست هم به سویــــــــم دراز شود پــــــــس خواهم زد تـــنـــــها تمنای دستان تـــــــــــو را دارم بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای
وصیت نامه ی عشق
مرا در روزی بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در
طابوتی بگذارید از چوب تا بدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد
دستهایم را بر روی سینه ام قرار بدهید تا بدانند همیشه دوست
داشتم کسی را در آغوش بگیرم چشمهایم را باز بگذارید تا بدانند
همیشه چشم انتظار بودم صورتم را رو به غروب آفتاب بگذارید تا
بدانند عشق من غروب کرده و زندگی ام تمام شد . مرا در آفتاب
بگذارید تا بدانند عشق من شعله ور شد
فقط تو
яima |